براش مهم اينه كه با اون يكي
برنامه زندگي براش راحتتره. كاربر ميخواد وظايفي رو به كمك
برنامه سريعتر و بهتر انجام بده و در ذهنش هم الگوهايي براي
انجام اين وظايف داره. از طرفي برنامه هم طبق قوانين و اصول
خودش دستورات رو ميگيره تا وظايف خواسته شده رو به انجام
برسونه. هر چقدر ما بتونيم تعابير برنامه
(Program Model)
رو به تعابير كاربر
(User Model)
نزديكتر كنيم? رابط كاربر
مناسبتري براي برنامه ايجاد كرديم.
براي اين منظور كافيه كه اصول
ساده زير رو در زمان طراحي رابط كاربر در نظر بگيريم:
سادگي
خيلي از كاربران از كار با
كامپيوتر وحشت دارند. حتي بسياري از كاربراني كه با كامپيوتر
آشنايي كافي دارند? هنوز اين وحشت رو هنگام كار با يك نرم
افزار جديد تو خودشون احساس ميكنند. هر چقدر رابط كاربر
برنامه پيچيدهتر باشه? اين وحشت بيشتره. علاوه بر اين وقتي
كاربري قصد استفاده از يك برنامه رو داره? هدفش اينه كه كارش
رو سريعتر راه بندازه نه اينكه مجبور بشه كلي چيزهاي جديد ياد
بگيره يا اينكه بره يك دوره آموزشي ببينه تا بتونه از برنامه
استفاده كنه.
· اقلام و عملكردهاي اضافي رو
حذف كنيد.
· هر چي اقلام روي صفحه بيشتر
باشه يا منوها تو در تو و بزرگتر باشند? عملكرد برنامه پيچيدهتر
به نظر مياد.
· تعداد انتخابها
(Options)
رو كاهش بديد.
· هر گزينهاي رو كه در برابر
كاربر قرار ميديد بابتش كاربر بايد فكر كنه و راجبش تصميم
بگيره. اين وظيفه طراح رابط كاربره كه بهترين تصميم رو بجاي
كاربر بگيره.
· اقلام مرتبط به هم رو دسته
بندي كنيد.
· با دسته بندي كردن اطلاعات
كاربر راحتتر ميتونه رابطه بين اقلام رو بفهمه. جدا از اينكه
با دريافت مفهوم يك قلم? درك مفاهيم اقلام مرتبط به اون
راحتتره. همچنين سعي كنيد تا اونجا كه امكان داره هر زمان فقط
گوشهاي از اين اقلام رو به كاربر نشون بديد. براي اين منظور
استفاده از
Page Control
يا
Tab Control
بهترين انتخاب شماست.
.
جملات را ساده و
کوتاه انتخاب کنيد.
.
ميدونيم كه اكثريت كاربران دفترچه راهنما
يا راهنماي آنلاين برنامه رو نميخونند. البته بيشتر ما هم به
همين دليل اين دو قلم رو از برنامههامون حذف ميكنيم. جالبه
بدونيد كه اكثر كاربران حتي پنجرههاي پيام
(Message
Box)
برنامه
رو هم نميخونند. پس سعي نكنيد كه پيامهاي زيادي به كاربر نشون
بديد و اگر واقعا لازمه كه كاربر چيزي رو بدونه حتيالامكان
جمله رو كوتاه كنيد. هر چي جمله كوتاهتر باشه شانس اينكه
كاربر بخوندش بيشتره. به همي دليل حتي
كلماتي مانند "لطفا" و
"خواهشمند است" رو از پيامهاتون برداريد.
تشابه سازي
براي كاربر راحتترين چيز اينه كه بدون فكر كردن و از
روي عادت كاري رو كه ميخواد انجام بده. براي اين منظور بايد
رابط كاربر رو جوري طراحي كرد كه كاربر با استفاده از اون
چيزهايي كه تو
دنياي واقعي ملكه ذهنش شده راه
خودش رو به سادگي تو برنامه پيدا كنه.
·
به دستورات
تصويري مناسب نسبت بديد كه
گوياي عملكرد دستور باشه.
يك تصوير گوياي هزار حرفه ولي
بخاطر داشته
باشيد كه نبود يك تصوير بهتر از بودن يك تصوير نامناسبه. قراره
اين تصوير راهنماي كاربر باشه نه باعث گمراهي اون.
·
از اقلامي
استفاده كنيد كه خودشون انجام
كاري رو از كاربر طلب ميكنند.
·
به عنوان مثال
يك دكمه فشاري
(Puch
Button)
با اون ظاهر
برجستهاي كه داره? داد ميزنه كه بايد روي من فشار بديد.
سازگاري
هيچوقت فكر نكنيد كه برنامه شما
اولين برنامهاي هست
كه كاربر قراره تو زندگيش اجرا كنه. بطور حتم كاربر با
برنامههاي ديگهاي هم آشنايي داره و انتظار داره اون چيزهايي
رو كه قبلا ديده و ياد گرفته تو اين برنامه جديد هم قابل
استفاده باشند. نوآوري چيز خوبيه ولي اولين هدف در طراحي يك
رابط كاربر? آسودگي كاربره نه هنر و خلاقيتي كه در پشت رابط
كاربر نهفته شده.
·
رابط كاربر رو
طبق استانداردهاي موجود در
سيستم عامل پياده كنيد.
·
كاربر انتظار
داره همونجور كه بقيه برنامهها
رو كنترل ميكنه? برنامه شما رو هم كنترل كنه. به عنوان نمونه
در برنامههاي ويندوز دكمه تاييد هميشه پيش از دكمه انصراف
قرار داره? پس برنامه ويندوز شما هم بايد اين اصل رو رعايت
كنه.
·
·
با توجه به نوع
برنامه? از برنامههاي
معروف و پرطرفدار ديگه الگوبرداري كنيد.
·
به عنوان نمونه اگر قصد داريد
يك ويرايشگر
متن بنويسيد? ببينيد كليدهاي ميانبر
(Shurtcuts)
روي
مايكروسافت ورد چي تعريف شده و همونها
رو استفاده كنيد. درسته كه
ممكنه اشتباهاتي در رابط كاربر اين برنامهها وجود داشته باشه?
ولي در نظر بگيريد كه ميليونها نفر دارند از اين برنامهها
استفاده ميكنند و به رابط كاربر آنها عادت كردند. جدا از
اينكه اين شركتها كلي پول و وقت بابت طراحي رابط كاربر
برنامههاشون ميگذارند و من و شما توان انجام اون رو نداريم.
دستيابي پذيري
همه
كاربران نميتونند از موش
(Mouse)
استفاده كنند. حالا ميتونه دليلش اين باشه
كه كاربر كامپيوتر كيفي داره و به جاي موش از
Trackball
يا
Trackpad
يا اون چيز كوچيكي كه نميدونم اسمش چيه و
وسط صفحه كليد قرار داره استفاده ميكنه? يا اينكه از آرتروز
مچ رنج ميبره يا اينكه دستش لرزش داره يا خلاصه هر ناتواني
ديگه. در هر صورت كاربر يا اصلا نميتونه از موش
استفاده كنه يا اينكه دقت لازم
براي كنترل اون رو نداره.
·
محدودهاي رو كه
كاربر روي اون ميتونه با
موش عمل كنه كوچيك انتخاب نكنيد.
·
اينجوري حتي
كساني كه يك موش خراب و بدون
دقت دارند يا از ابزارهاي كم دقت ديگه به جاي موش استفاده
ميكنند? ميتونند از قابليت برنامه شما بهره ببرند.
·
براي هر عملي كه
با موش قابل اجرا هست?
معادل صفحه كليد هم در نظر بگيريد.
·
بارها شده موشم
خراب شده و برنامهاي هم كه
باهاش كار داشتم به هيچ طريق با صفحه كليد راه نمياومده.
نتيجه اينكه برنامه نويس يا بهتره بگم طراح رابط كاربر برنامه
رو مورد لعن و نفرين قرار دادم. البته اخيرا زرنگ شدم و يك موش
يدكي هم دارم.
زيبايي? يكپارچگي و خوانايي
برخي از كاربران بينايي ضعيفي دارند كه بايد در زمان
طراحي رابط كاربر مشكلات آنان را در نظر داشته باشيد. همچنبن
بطور متوسط نيمي از كاربران به زيبايي برنامه بيش از كارآيي
برنامه اهميت ميدهند و نكته
جالب اينكه عده معدودي از كاربران با ديدن برنامه شما سعي
ميكنند تا شخصيتي از شما در ذهن خود مجسم كنند. پس زيبايي را
هم نبايد فراموش كرد.
اقلامي كه در عملكرد مشابه
هستند بايد
يكسان ديده شوند.
·
مفاهيم مشابه با
ظاهري متفاوت حاصلي جز گيج
كردن كاربر ندارد. به عنوان نمونه اگر در تمام پنجرهها
كليدهاي تاييد و انصراف وجود داره? اندازه و محل قرار گيري
آنها بر روي هر پنجره بايد مشابه پنجره ديگه باشه. علاوه بر
اين بايد عناوين هم مشابه باشه? نه اينكه يكجا از عناين "قبول"
و "لغو" استفاده كنيم و در جاي ديگه از "تاييد" و "انصراف".
·
فاصله بين اقلام
را يکدست و مناسب انتخاب کنيد.
·
تو در تويي اقلام
باعث ناخوانايي آنها ميشود.
فراموش نكنيد كه بعضي از كاربران داراي مشكلات بينايي هستند و
ممكن است نتوانند اقلام نزديك به هم را از هم تفكيك كنند.
همچنين اولين چيزي که در پيش چشم يک فرد حساس به ترتيب ظاهر
ميشود فاصلههاست? حتي اگر تنها يك نقطه تفاوت فاصله وجود
داشته باشد.
·
براي
اقلامي كه درون يك ظرف
(Container)
قرار
ميگيرند?
با ديوارهي ظرف حاشيهاي مناسب در نظر بگيرد.
·
اين حاشيه باعث
خواناتر شدن اقلام و همچنين
زيباتر شدن محتوي ميشود.
· ·
قلم نمايش را
مناسب و يكسان انتخاب كنيد.
-
مشكلات بينايي برخي كاربران ايجاب ميكند
كه قلم نمايش
(Font)
را تا
حد معقول بزرگ و خوانا انتخاب كنيد. همچنين سعي كنيد انتخاب
خود را در همه جا يكسان نگهداريد. استفاده از قلمهاي متفاوت
براي يك منظور مثل اين است كه نامهاي را با تركيبي از مداد?
خودكار?
خودنويس
و ماژيك بنويسيد.
اميدوارم كه عمل به اين
توصيهها كمك كنه تا مشتريهاي
بيشتري براي برنامههاتون پيدا كنيد.
كامبيز
|